دیکشنری
داستان آبیدیک
تعویق کردن
english
1
general
::
delay, postpone
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
تعویض پذیر بودن
تعویض چراغ جلو
تعویض چراغ های مه شکن عقب
تعویض درمحل
تعویض دریچه
تعویض شده
تعویض قطعات
تعویض مالکیت
تعویض کردن
تعویض کردن ـ تعویض
تعویق
تعویق اجرای مجازات
تعویق دادرسی
تعویق در پرداخت هزینه
تعویق محاکمه
تعویق کردن
تعویق یا تمدید مهلت پرداخت دین یا ایفای تعهد به
تعیش
تعین گرایی
تعیین
تعیین ارزش اوراق بهادار
تعیین ارزش سهام عادی
تعیین ارزش معاوضه
تعیین ارزش موجودی پایان دوره
تعیین استحکام
تعیین اندازه
تعیین تاریخ کردن
تعیین تکلیف
تعیین جنسیت
تعیین حدود
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید